خمار مستی

همه عمر برندارم سر از این خمار مستی

که هنوز من نبودم که تو در دلم نشستی

تو نه مثل آفتابی که حضور و غیبت افتد

دگران روند و آیند و تو همچنان که هستی

Share this Post Share to Facebook Share to Twitter Email This Pin This

نوشته شده در تاريخ دو شنبه 26 آذر 1397برچسب:خمار مستی - سعدی, توسط شایان دیبا

صفحه قبل 1 2 3 4 5 ... 6 صفحه بعد